ارتباط جالب ویژگی های شخصیتی و حجم مغز
به گزارش وبلاگ انجمن گفتگو، تحقیقاتی هستند که نشان می دهند نشخوار فکری یا نگرانی، در افرادی که حجم مغزشان کوچک تر است، شایع تر است. هم چنین اختلالی مثل روان رنجوری یا بیماری عصبی می تواند ناشی از بیولوژی و زیست شناسی مغز باشد. درواقع هنوز معین نیست که علتِ نشخوار فکری و نگرانی، استرس است یا التهاب عصبی کانال ها باعث ایجاد آن ها می شود.
برطبق یافته های یک پژوهش تازه، برخی ویژگی های شخصیتی ممکن است عاملِ اصلیِ ایجاد زوال عقلِ خفیف باشند که در سنین بالا ایجاد می شود.
به گزارش وبلاگ انجمن گفتگو ، برطبق این مطالعه که در نشریه شخصیت و روان شناسی اجتماعی؛ منتشر شده است، هر چه فرد برون گراتر و وجدان مندتر باشد، احتمال دچار شدن به زوال عقلی خفیف در او کاهش پیدا می کند، درحالیکه هر چه سطوح روان رنجوری یا ناراحتی عصبی بالاتر باشد، احتمال زوال عقلی نیز افزایش پیدا می کند.
تومیکو یونِدا، دانشجوی پست دکترای روان شناسی در دانشگاه ویکتوریا در کانادا، می گوید: ویژگی های شخصیتی الگو های نسبتاً پایدارِ اندیشه و رفتار هستند که وقتی انباشته می شوند می توانند بر مشارکت فرد در رفتار های سالم یا ناسالم و الگو های فکری در طول زندگی اش اثر بگذارند.
او می گوید: انباشت تجربه های مادام العمر می تواند فرد را مستعد برخی بیماری ها یا اختلالات، مانند زوال شناختی خفیف کند یا عاملی باشد که مشخص می کند چرا تاب آوری هر فرد با فرد دیگر در مقابل تغییرات عصبی مرتبط با سن، فرق دارد.
دکتر ریچادر ایزاکسون، مدیر کلینیک پیش گیری از آلزایمر در مرکز سلامت مغز در دانشگاه فلوریدا، می گوید: درحالی که در آزمایش ها بین این موارد همبستگی مشاهده شده است، اما هنوز مسئله مرغ و تخم مرغ به قوت خود باقی است.
برخی ویژگی های خاصِ شخصیتی ممکن است خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش دهند و علتش هم می تواند رفتار هایی باشد که فرد یک عمر با آن ها زندگی کرده و همین رفتار ها او را در معرض بیماری هایِ از بین برنده سیستم عصبی، مثل آلزایمر قرار داده اند.
اما از طرفی ممکن است نقش زیست شناسی در ایجاد این بیماری ها بیش تر از چیزی باشد که ما تصور می کنیم. برای مثال تحقیقاتی هستند که نشان می دهند نشخوار فکری یا نگرانی، در افرادی که حجم مغزشان کوچک تر است، شایع تر است. هم چنین اختلالی مثل روان رنجوری یا بیماری عصبی می تواند ناشی از بیولوژی و زیست شناسی مغز باشد. درواقع هنوز مشخص نیست که علتِ نشخوار فکری و نگرانی، استرس است یا التهاب عصبی کانال ها باعث ایجاد آن ها می شود. ما هنوز وسیله ای نداریم که بتوانیم چنین چیزی را ثابت کنیم.
ویژگی های شخصیتی کلیدی
در این مطالعه که از سال 1997 در شیکاگو در حالِ انجام بوده است، ویژگی های شخصیتیِ نزدیک به 2000 نفر ارزیابی شد. در این مطالعه نقش سه ویژگی کلیدیِ شخصیتی ـ وجدان مندی، برون گرایی و روان رنجوری ـ در ایجاد یا عدمِ ایجاد بیماریِ زوال شناختی مغز در سال های بعدی زندگی بررسی شد.
روان رنجوری یک ویژگیِ شخصیتی است که بر چگونگیِ حل موقعیتِ استرس زا از طریق فرد اثر می گذارد. افراد عصبی یا نوروتیک با اضطراب، خشم و خودآگاهیِ شدید زندگی را تجربه می کنند و اغلب کوچک ترین ناکامی ها را ناامید کننده، تهدید کننده و عاملِ فروپاشی می بینند.
یوندا می گوید، افرادِ وجدان مند، به سطوح بالایی از نظمِ فردی گرایش دارند و بسیار منظم و هدف محور هستند. درحالیکه برون گرا ها اشتیاق زیادی نسبت به زندگی دارند و اغلب اجتماعی و جسور هستند.
یوندا می گوید، افرادی که در ویژگیِ وجدان مندی امتیاز بالا یا در روان رنجوری امتیاز پایینی می گرفتند، همان هایی بودند که احتمال کمی داشت در طی انجام این مطالعه طولی دچار زوال عقلی شده باشند.
هر 6 امتیازی که به نمره وجدان مندی فرد افزوده می شد، 22 درصد خطر انتقال از یک شرایط طبیعی به زوال عقلی خفیف کاهش پیدا می کرد.
برطبق این مطالعه، این یافته ها را می توان به این شکل ترجمه کرد که فردی 80 ساله با وجدان مندیِ بالا در مقایسه با همسالانش که امتیاز پایین تری در وجدان مندی کسب کرد ه اند، دو سال بیش تر امکان دارد که با ذهنی سالم و بدونِ علائمی از زوال عقلی زندگی کند.
این مطالعه می گوید که هر چه فردی برون گراتر باشد و در فعالیت های اجتماعی مشارکت بیش تری داشته باشد، یک سال بیش تر بدونِ علائم اختلال شناختی مغز زندگی خواهد کرد.
براساس این مطالعه برون گرایی و اشتغال به فعالیت های اجتماعی یک سال بیش تر به زندگیِ عاری از فراموشی منجر می شود. براساس این مطالعه فواید معاشرت اجتماعی حتی به افرادی که با علائم زوال عقل خفیف شناسایی شده بودند، کمک کرده بود تا بتوانند عملکرد های طبیعی شناختی را بازیابی کنند.
یودنا می گوید: اما، هر چه سطح روان رنجوری یا مسائل عصبی افزایش پیدا می کرد، به همان نسبت خطر حرکت به سمت زوال عقل نیز بیش تر می شد: هر 7 امتیاز اضافه ای که افراد در میزان روان رنجوری کسب می کردند، 12 درصد خطر فراموشی را افزایش می داد که می توان به این شکل ترجمه کرد که به ازای هر 7 امتیاز 1 سال از عمر سالمِ بدونِ فراموشی این افراد کم می شد.
نخستین بار نیست که ارتباط بین شخصیت و عملکرد مغزی در یک مطالعه مورد تحلیل قرار می گیرد. مطالعات قبلی نشان داده بودند افرادی که در کسب تجربه های متنوع گشودگی بیش تری داشتند، وجدان مندتر بودند و علائم بیماری های عصبی و روان رنجوری در آن ها کم تر بود، در آزمون ها و تست های شناختی بهتر عمل می کردند و با گذر زمان نیز کم تر دچار زوال قوه شناخت می شدند.
منبع: CNN
ترجمه: سایت وبلاگ انجمن گفتگو
منبع: فرادید